
عربستان در مواجهه با مشکلات سیاست خارجیاش مجبور است در آینده به انتخاب راه عقبنشینی و تغییر مواضع دست بزند.
کار برای عربستان تدریجاً در حال بالا گرفتن است. سعودیها
در اکثر سیاستهای خارجیشان به خصوص پس از سلمان و پسرش متکی به حمایت دولت ایالاتمتحده
در آمریکا و دولت بریتانیا در اروپا بودند. گرچه دلارهای سعودی در فضای بینالمللی
دوستان بیشماری برای خاندان سعودی دست و پا کرده است؛ اما سیاست خرید متحد در چند
مورد خوب عمل نکرده است. سوریه، یمن و ایران.
گرچه عربستان امروز با شیعیان عراق رابطۀ بدی ندارد ولی این دربارۀ دولت علوی سوریه و اعراب شیعۀ لبنان و یمن صدق نمیکند. سعودیها مخالف حضور اسد در سوریه و قدرت یافتن حوثیهای چهار امامی در یمن هستند. از نظر آنان این به قدرت بیشتر ایران به عنوان حامی شیعیان منطقه منجر خواهد شد. آنها بیشتر میپسندند که نظامی طرفدار سعودی در سوریه روی کار آمده، اتفاق شیعیان و علویها در آن منطقه شکسته شود و این با حضور اسد در قدرت جور در نمیآید. در جبهۀ یمن تنش این روزها ابعاد جدیدی به خود گرفته تا جاییکه از پس اتفاقات اخیراً مشکلات عربستان را در همپیچیدهتر هم کرده است.
در بین ائتلافی که بنسلمان برای حمله به یمن جور کرده بود اختلافات ظهور کرده و طرفداری امارات از یمنیهای جنوبی آنها را در برابر عربستان قرار داده است. از دیگر سو حوثیها امارات و شهرهای مهم آن مانند دبی را تهدیدهای رعبانگیزی کردهاند. این یعنی امارات را باید از صحنه درگیری در یمن فاکتور بگیریم.
اول آنکه در بین ائتلافی که بنسلمان برای حمله به یمن جور
کرده بود اختلافات ظهور کرده و طرفداری امارات از یمنیهای جنوبی آنها را در
برابر عربستان قرار داده است. از دیگر سو حوثیها امارات و شهرهای مهم آن مانند
دبی را تهدیدهای رعبانگیزی کردهاند. این یعنی امارات را باید از صحنه درگیری در
یمن فاکتور بگیریم. دوم مشکلاتی است که از پی تحریمهای نفتی و غیرنفتی ایران مانند
حمله به فجیره و اخیراً حمله به پالایشگاه بقیق پدید آمد. گرچه حوثیها همان ابتدا
کار را به عهده گرفتند؛ اما سعودیها آن را به پای ایران میگذارند. با این حال
نمیتوانند نقش حوثیها را در ایجاد زحمت و دردسر برای خود انکار کنند. همه اینها
یعنی اختلال در ترافیک کریدورهای انتقال انرژی (نفت و گاز) که موقعیت عربستان را
به عنوان بزرگترین تولیدکننده و صادرکنندۀ نفت در جهان متزلزل کرده و به مثابۀ آن
بر درآمدهای این کشور تأثیر منفی و جایگاه سیاسی سابقش را دستخوش تغییر میکند.
گرچه سعودیها در دولت قبلی ایالاتمتحده بهخاطر توافق
آمریکا در برجام با ایران ناراضی بودند و حتی یکبار از زبان اوباما جواب تندی
مبنی بر اینکه عربستان باید مشکلاتش را خودش حل کند شنیدند اما از بعد ترامپ ورق
برگشت و رئیسجمهور تاجرمآب آمریکا پس از انعقاد چندین قرارداد فروش تسلیحات
نظامی سفت و سختتر از همیشه پشت حکام سعودی در برابر رقبا و دشمنانشان درآمدند.
این شرایط در دولتهای کامرون و ترزا می و این اخیر جانسون در بریتانیا هم پایدار
و مشابه بوده است. عربستان به پشتوانۀ حمایت این دو دولت تاکنون ترکتازیها زیادی
کرد.
با این اوصاف در دوسه روز گذشته اما اخباری شکهکننده برای
بنسلمان و پدرش از غرب مخابره شده است. اول اقدام جانسون در تعلیق پارلمان
بریتانیا که توسط دیوانعالی غیرقانونی تلقی شد و این مسئله دولت تازه تشکیلشدۀ
جانسون را در معرض رأی عدم اعتماد قرار داده است. اما جالبتر آنکه فرد پیشنهادی
جانسون جرمی کوربین از حزب کارگر است که همه از نزدیکی او و ایران خبر دارند. اگر
این اتفاق بیفتد شُک بزرگی برای دنیا بهویژه عربستان خواهد بود.
در آمریکا هم اوضاع چنان متفاوت نیست. ترامپ به خاطر اتهام تبانی با یک دولت خارجی (اکراین) برای کنار زدن یک رقیب انتخاباتی در معرض استیضاح قرار دارد. این بار صدای مخالفان ترامپ از جمله هیلاری کیلینگتون به شدت درآمده و او را با الفاظ تندی مانند فاسد خطاب قرار میدهند. گرچه یکبار ترامپ با اتهام تبانی با دولت روسیه برای پیروزی در انتخابات میرفت تا استیضاح شود ولی اینبار گویا داستان جدیتر است و یحتمل اگر ترامپ تا سال آینده همچنان روی کار باشد در انتخابات با مشکلات جدی در اذهان عمومی روبهروست. مشخصاً این مسائل ذهن ترامپ را فعلاً از خاورمیانه به داخل آمریکا معطوف کرده است.
در صورتیکه دولتهای جانسون و ترامپ در دو کشور متزلزل یا سرنگون شود عربستان از سازش و ترک مخاصمه و روی آوردن به موضع دیپلماتیک ناگریز است و این یعنی در منازعات سالهای اخیرش صرفاً میلیاردها دلار برای جلب نظر دولت آمریکا و بریتانیا هزینه کرده و هیچ برداشتی نداشته است.
همۀ اینها یعنی عربستان در مواجهه با مشکلات سیاست خارجیاش
مجبور است در آینده به انتخاب راه عقبنشینی و تغییر مواضع دست بزند. در صورتیکه
دولتهای جانسون و ترامپ در دو کشور متزلزل یا سرنگون شود عربستان از سازش و ترک
مخاصمه و روی آوردن به موضع دیپلماتیک ناگریز است و این یعنی در منازعات سالهای
اخیرش صرفاً میلیاردها دلار برای جلب نظر دولت آمریکا و بریتانیا هزینه کرده و
هیچ برداشتی نداشته است. حتی پروندۀ ائتلاف دریایی آمریکا برای حفاظت از کشتیرانی
در خلیجفارس که دو عضو مهم و قعطیاش یعنی آمریکا و بریتانیا هستند،ممکن است
پروندهای باشد که تا مدتی کنار دیگر گزینههای روی میز دو دولت خاک بخورد. پس به
زودی باید منتظر اعلام تصمیمات جدید عربستان در جبهه یمن و دیگر اختلافات منطقهایاش
باشیم.
محمدمهدی گودرزی
۷مهر۹۸
دیدگاهی برای این خبر ثبت نشده است
ارسال دیدگاه